سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنزیل نور


ساعت 8:51 صبح دوشنبه 87/12/12

شرح دعای مکارم الاخلاق( 114)

عفو و بخشش گناهکاران از صفات حضرت بارى‏تعالى است و در این باره آیات و اخبار بسیارى است و در اینجا به ذکر یک آیه و یک حدیث اکتفا مى‏شود:  ان الله کان عفوا غفورا.  بى‏گمان خداوند آمرزنده و بخشنده است. 

عن النبى صلى الله علیه و آله قال: ان الله عفو یحب العفو.  رسول اکرم (ص) فرمود: خداوند، بخشنده است و بخشش را دوست دارد. 

عفو گناهکاران و گذشت از کیفر آنان یکى از عوامل بسیار موثر در ابقاى دین الهى و ادامه‏ى پیروى از شرع مقدس است، چه آنکه عفو گناه به مسلمانان امید مى‏بخشد و امیدوارى منشاء تحرک و فعالیت است. از مقام رفیع معصومین علیهم‏السلام که بگذریم تمام مردم، بیش و کم، دچار لغزش و گناه‏اند، اگر بناى شرع مقدس بر این مى‏بود که هر گناهى قطعا کیفر داشته باشد و مشمول عفو و اغماض نشود مردم از رهایى و نجات از عذاب الهى ناامید مى‏گشتند و بر اثر نومیدى نه تنها نسبت به دین حق دلسرد مى‏شدند بلکه جرات و جسارتشان به محرمات و معاصى افزایش مى‏یافت، با خود مى‏گفتند: ما که قطعا جهنمى خواهیم بود چرا خویشتن را در دنیا از گناهان لذت‏بخش و مسرت‏بار محروم نماییم. براى آنکه مردم باایمان دچار چنین وضع اسف‏بارى نشوند و بر اثر یاس و نومیدى، اعمال غیرمشروع گسترش نیابد و موجب سقوط انسانها نشود خداوند صریحا در قرآن شریف فرموده:  قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم. 

پیمبر گرامى! بگو اى مردمى که به خود ستم نموده و به نفس خویش اسراف کرده‏اید از رحمت بارى‏تعالى مایوس نشوید، خداوند تمام گناهان را مى‏آمرزد که او بخشنده‏ى مهربان است. 

خلاصه عفو و بخشش حضرت حق مایه‏ى امیدوارى مردم و موجب حفظ اساس اسلام و ادامه‏ى پیروى مسلمین از تعالیم شرع مقدس است. براى آنکه جوامع بشرى به سجایاى انسانى متخلق باشند، انسان زیست کنند، و از مزایاى انسانیت برخوردار گردند باید تشبه به کامل یابند،  همانند حضرت بارى‏تعالى گناهکاران را مورد عفو و اغماض قرار دهند، و از انتقامجویى و درنده‏خویى که مایه‏ى انحطاط و سقوط انسانیت است اجتناب نمایند و در این باره روایات بسیارى از اولیاى گرامى اسلام رسیده که در اینجا پاره‏اى از آنها ذکر مى‏شود:  عن النبى صلى الله علیه و آله قال: الا ادلکم على خیر اخلاق الدنیا و الاخره تصل من قطعک و تعطى من حرمک و تعفوا عمن ظلمک.  رسول اکرم (ص) فرمود: آیا شما را دلالت نکنم به نیکوترین اخلاق دنیا و آخرت؟ سپس توضیح داد: مى‏پیوندى به کسى که از تو بریده، عطا مى‏کنى به آن کس که تو را محروم ساخته، مى‏بخشى آن را که به تو ظلم نموده است. 

و عنه صلى الله علیه و آله قال: خیر اهل الدنیا و اهل الاخره اخلاقا من یعفو عمن ظلمه.  و نیز فرموده است: بهترین اهل دنیا و بهترین اهل آخرت از جهت اخلاق کسى است که ظالم خود را مشمول عفو و اغماض خویشتن قرار مى‏دهد. 

عن على علیه‏السلام قال: اذا قدرت على عدوک اجعل العفو عنه شکرا للقدره علیه.  على (ع) فرموده: وقتى بر دشمن خود تسلط یافتى عفو او را شکر قدرت و پیروزى خویشتن قرار ده. 

و عنه علیه‏السلام قال: قله العفو اقبح العیوب و التسرع الى الانتقام اعظم الذنوب.  و نیز فرموده است: کمى عفو در آدمى قبیح‏ترین عیب است و شتابزدگى در انتقام گرفتن بزرگترین گناه. 

ناگفته نماند که عفو ظالم در موردى پسندیده است که او شایسته‏ى عفو و اغماض باشد و اگر ظالم، انسان پست و نالایقى است عفو او زیانبار خواهد بود و بر تجرى وى مى‏افزاید: 

عن على علیه‏السلام قال: العفو یفسد من اللئیم بقدر اصلاحه من الکریم.  على (ع) فرموده: فساد عفو ظالم فرومایه به مقدار صلاحى است که از بخشیدن انسان کریم‏النفس عاید مى‏گردد. 

نتیجه آنکه خداوند عفو و بخشنده است. اگر انسان باایمان از راه مجاهده و کوشش، این سجیه‏ى پسندیده را ملکه‏ى خود سازد و از کسى که به وى ظلم مى‏کند بگذرد و مورد عفوش قرار دهد به کامل، یعنى ذات مقدس حق، تشبه یافته و به یکى از مکارم اخلاق متخلق شده است. ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام ضمن دعاهاى خود از عفو بارى‏تعالى سخن مى‏گفتند و از پیشگاه مقدسش درخواست بخشش مى‏نمودند . امام سجاد (ع) در دعاى شانزدهم صحیفه‏ى سجادیه به خداوند عرض مى‏کند:  انت الذى وصفت نفسک بالرحمه فصل على محمد و آله و ارحمنى و انت الذى سمیت نفسک بالعفو فاعف عنى.  بار الها! تو نفس خود را به رحمت توصیف فرموده‏اى پس درود فرست بر محمد و آلش و مرا مشمول رحمت خود قرار ده، بار الها! تو خود را به نام عفو و بخشنده خوانده‏اى، از من بگذر و عفوت را شامل حالم بفرما. 

امام صادق (ع) ضمن یکى از مناجاتهاى خود عرض مى‏کند:  الهى! لئن طالبتنى بذنبى لاطالبنک بکرمک و لئن طالبتنى بجریرتى لاطالبنک بعفوک.  بار الها! اگر گناهم را مورد مطالبه قرار دهى من کرمت را مطالبه مى‏کنم، بار الها! اگر گناهم را مایه‏ى مطالبه بخوانى من عفو و گذشتت را مطالبه خواهم نمود. 

امام سجاد (ع) در جمله‏ى دوم دعاى «مکارم‏الاخلاق»، موضوع سخنرانى و بحث امروز، به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند:  و الى عفوک قصدت، بار الها! عفو تو را قصد نمودم و به امید بخشش و اغماض به درگاهت آمده‏ام. 

در جمله‏ى سوم دعا عرض مى‏کند:  و الى تجاوزک اشتقت، بار الها! به گذشت و اغماض تو اشتیاق دارم. 

در قرآن شریف، کلمه‏ى «تجاوز» به معناى گذشت حضرت بارى‏تعالى از گناه در یک آیه آمده و خداوند تفضل و عنایت خویش را درباره‏ى گروهى شایسته و لایق چنین بیان فرموده است:  

اولئک الذین نتقبل عنهم احسن ما عملوا و نتجاوز عن سیئاتهم  اینان کسانى هستند که به شایسته‏ترین وجه اعمالشان را قبول مى‏نماییم و از گناهانشان مى‏گذریم. 

امام (ع) در جمله‏ى اول دعا که مورد بحث امروز است کلمه‏ى «مغفرت» را به کار برده و در جمله‏ى دوم کلمه‏ى «عفو» را آورده و در جمله‏ى سوم از «تجاوز» نام برده است. روح سخن در هر سه کلمه، درخواست بخشش حضرت بارى‏تعالى است. نکته‏ى شایان بحث در جمله‏ى سوم به کار گرفتن لفظ اشتیاق است. 

فارسى زبان از کلمه‏ى «شوق» همان را مى‏فهمد که عرب‏زبان درک مى‏کند. «شوق» به معناى علاقه و میل شدید است و این حالت روانى در افرادى یافت مى‏شود که نسبت به کارى که انجام مى‏دهند خیلى بیش از حد عادى مجذوب و دلبسته باشند، مثلا افراد تاجر و کاسب معمولا به درآمد مالى و به کسب و کار خود علاقه دارند ولى افرادى یافت مى‏شوند که عاشق مال‏اند و آنچنان شیفته‏ى گردآورى ثروتند که براى انجام یک معامله‏ى سودبخش ساعتها مى‏نشینند و حرف مى‏زنند، نه احساس گرسنگى مى‏کنند و نه از ادامه‏ى بحث خسته مى‏شوند. رغبت و شوق اینان به درآمد مالى و کسب و تجارت، قابل مقایسه با افراد عادى نیست. کسانى که تحصیل مى‏کنند بیش و کم به درس خواندن علاقه دارند و به نسبت میل درونى، به جلسه‏ى درس و بحث، تمایل نشان مى‏دهند، اما بعضى عاشق تحصیل علمند، آنقدر به درس خواندن و تحصیل علاقمندند که گاهى براى خواندن یک کتاب دو ساعت روى پا مى‏ایستند و کتاب را تمام مى‏کنند و احساس خستگى نمى‏نمایند. علاقه و شوق افراد متدین در انجام تکالیف دینى و اداى فرایض الهى متفاوت است، بیشتر مردم نمازگزار، این وظیفه‏ى عبادى را انجام مى‏دهند اما آنطور که باید متوجه معبود خود نیستند و در افکار شخصى خویشتن غرق‏اند، اما بعضى عاشق عبادت بارى‏تعالى هستند، در موقع نماز، تمام وجودشان عبادت مى‏کند و درون و برونشان در خضوع و خشوع است، اینان شائق عبادت و عاشق بندگى خدا هستند و در بعضى از روایات، کیفیت عبادت ائمه‏ى معصومین علیهم‏السلام به گونه‏اى بیان شده که حد اعلاى شوق آنان را به عبادت نشان مى‏دهد. رغبت و اشتیاق در عبادت بارى‏تعالى حاکى از درجات ایمان و مراتب معنوى عبادت‏کننده است، به هر نسبت که  علاقه‏ى فرد مومن به عبادت و تذلل در پیشگاه الهى بیشتر باشد به همان نسبت درجه‏ى ایمان و یقین او بیشتر خواهد بود.  عن على علیه‏السلام قال: الشوق شیمه الموقنین.  على (ع) فرموده: شوق در انجام وظایف دینى، رسم و روش اهل یقین است. 

وضع روحى و تمایل معنوى مردم در عفو و بخشش بارى‏تعالى از گناهانشان نیز به نسبت درجات و مراتب ایمان آنان است. بعضى براى گناهان خود که در طول زندگى مرتکب شده‏اند در فکر عفو الهى نیستند و بى‏تفاوت از کنار آنها مى‏گذرند، بعضى مى‏گویند: اگر خداوند گناهان ما را بیامرزد موجب شادى و مسرت ما خواهد شد، بعضى براى جلب عفو الهى حالت درخواست و تضرع دارند، اما کسانى که در مرتبه‏ى عالى یقین‏اند پیوسته براى گناهان خود در ضمیر خویش احساس ناراحتى و تشویش مى‏کنند و عفو خدا براى آنان بالاترین عطیه است، علاقه‏ى شدیدى دارند که مشمول رحمت حضرت حق واقع شوند و خداوند از آنان بگذرد. امام سجاد (ع) در جمله‏ى سوم دعاى مورد بحث امروز در زمینه‏ى گذشت حضرت بارى‏تعالى از ماده‏ى شوق، کلمه‏اى را آورده و عرض مى‏کند:  و الى تجاوزک اشتقت، بار الها! علاقه و میل شدیدم در این است که از من بگذرى و عفو و بخششت شامل حالم گردد. 

امام سجاد (ع) در چهارمین جمله‏ى این قطعه از دعاى «مکارم‏الاخلاق» که آخرین قسمت بحث امروز است به پیشگاه خداوند عرض مى‏کند:  و بفضلک و ثقت، بار الها! به رحمت و تفضل تو وثوق و اطمینان  دارم.  «فضل» در لغت به معناى «زیاد بودن» است و این کلمه در موارد مختلف به معانى گوناگون به کار مى‏رود و در اینجا فقط راجع به فضل و رحمت بارى‏تعالى که محتواى دعاى امام سجاد (ع) است توضیح داده مى‏شود. درباره‏ى فضل و رحمت حضرت بارى‏تعالى آیات بسیارى در قرآن شریف و روایات زیادى در کتب احادیث از اولیاى گرامى دین و حق رسیده و مکتب اسلام، مسلمانان را به گونه‏اى تربیت نموده است که همه‏ى آنان به رحمت و فضل الهى بسیار دلبسته و امیدوارند:  و لو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکى منکم من احد ابدا. 

اگر فضل و رحمت بارى‏تعالى شامل حال انسانها نمى‏بود احدى از پلیدى و آلودگى گناهان رهایى نمى‏یافت. 

و اذا جاءک الذین یومنون بآیاتنا فقل سلام علیکم کتب ربکم على نفسه الرحمه.  وقتى مومنین به آیات ما نزد تو مى‏آیند اول به آنان سلام بگو سپس اعلام نما که خداوند نفس خود را به فضل و رحمت نسبت به بندگان خویش ملتزم و متعهد نموده است. 

حضرت زین‏العابدین (ع) که خود معلم دین و حق و مربى مسلمانان است به فضل و رحمت الهى رجاى واثق دارد و با اطمینان خاطر در مقام دعا به پیشگاه الهى عرض مى‏کند:  و بفضلک و ثقت، بار الها! به تفضل و کرمت مطمئنم. 

براى آنکه ارزش وثوق و اعتماد به خداوند هر چه بهتر و بیشتر روشن شود در پایان بحث چند جمله‏اى در این باره به عرض شنوندگان  محترم مى‏رساند. امید است مفید و سودمند واقع شود. 

عن محمد بن على الجواد علیهماالسلام قال: الثقه بالله تعالى ثمن لکل غال و سلم الى کل عال.  امام جواد (ع) فرمود: وثوق و اطمینان به خداوند، قیمت هر متاع عالى و گران است و نردبان بلندى است براى رسیدن به هر نقطه‏ى رفیع و عالى. 

پیمبران الهى با وثوق به خداوند، بت و بت‏پرستى را که مقبول عامه بود خرافت خواندند و با آنها مبارزه کردند. حضرت ابراهیم خلیل با اطمینان به خداوند، بتها را شکست و نمرود مدعى خدایى را محکوم نمود. حضرت موسى بن عمران و برادرش هارون براى دعوت فرعون مامور شدند، فرعونى که مردم را برده‏ى خود مى‏دانست و علنا مى‏گفت:  انا ربکم الاعلى، من مالک و معبود بزرگ شما هستم. 

پیشواى عالیقدر اسلام با وثوق به خداوند توانا، دعوت توحید و مخالفت با بت را آغاز نمود و با وجود آن همه دشمن مسلح و مجهز نهراسید و با اطمینان خاطر به ماموریت خویش ادامه داد و سرانجام پیروز شد، بتها را از میان برد و پرچم توحید را در آن منطقه‏ى وسیع به اهتزاز درآورد و دامنه‏ى دعوت آن حضرت به سایر کشورها کشیده شد. خلاصه آنکه وثوق و اعتماد به خداوند، سرمایه‏ى بزرگ مردان الهى و مربیان بشر در مبارزه با شرک و ظلم بود. اینان با اطمینان خاطر در خطرناکترین صحنه‏ها قدم مى‏گذاردند و بدون اضطراب و وحشت ماموریت خویش را انجام مى‏دادند. این همه شجاعت و صراحت نتیجه‏ى اطمینان درونى پیمبران به ذات اقدس الهى بود و هر کس واجد این سرمایه‏ى بزرگ  باشد در همه‏ى رویدادهاى خطرناک و اضطراب‏آمیز، قوى و نیرومند خواهد بود. قرآن شریف در این باره فرموده است:  الا بذکر الله تطمئن القلوب، آگاه باشید که با یاد خداوند، دلها مطمئن و آرام مى‏شود.



  • کلمات کلیدی :
  • ¤ نویسنده: تنزیل نور

    نوشته های دیگران ( )

    خانه
    وررود به مدیریت
    پست الکترونیک
    مشخصات من
     RSS 
     Atom 

    :: بازدید امروز ::
    25
    :: بازدید دیروز ::
    21
    :: کل بازدیدها ::
    188555

    :: درباره من ::

    تنزیل نور

    تنزیل نور
    دراین وبلاگ مطالبی در مورد قران ،دین اسلام وائمه اطهار(ع) ارائه خواهد شد.

    :: لینک به وبلاگ ::

    تنزیل نور

    ::پیوندهای روزانه ::

    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تفسیر[2] . ابن غضائرى[2] . ابو الحسن[2] . امام حسن عسگری علیه السلام[2] . شعرانی[2] . شیخ صدوق[2] . مجمع البیان[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شرح دعای مکارم الاخلاق[2] . شعبان . آشتی . محدث نوری . محمد تقی فلسفی . مشایخ . مظلوم . مقاوم . مولامان و صاحبمان . نعمات . شکر . صاحب الزمان . صبر وفرج . صله رحم . صهیونیست . غزه . فضیلت ماه‏های سه گانه . قدر شناسی . گذشت . متن . متن رساله حقوق امام سجاد (ع) . امام رضا . امام سجاد (ع) . انقلاب . بستگان . ترجمه . اختلاف . الطاف خدا . الْمُحَرِّفینَ . ثنای الهی . جمعه . حدیث . حدیث پیامبر(ص) . حضرت بقیةاللَّه . حق آزاد کننده و آزاد شده . حق اذانگو . حق الله . حق اندرزخواه و اندرزگو . حق بدهکار . حق برادر . حق پا . حق پیشنماز . حق پیشوا . حق چشم . حق دارایى . حق دانش آموز . حق رعیت . حق زبان . حق زکات . حق زیردست . حق سائل ومسؤول . حق سالخورده وخردسال . حق شریک . حق شکم . حق طرفت که بر تو ادعایىدارد . حق طرفت که تو براوادعایى دارى . حق عورت . حق فرزند . حق قربانى‏ . حق کافران . حق گوش . حق مادر . حق مشورت کننده و شونده . حق ندیم . حق نمازوروزه‏ . حق نیکى کننده . حق همسایه‏ . حق همکیش . حق همنشین . حمد . خطبه غدیر . دست کاری . دعاى مکارم الاخلاق . دعای مکارم الاخلاق . رجب . رساله حقوق . رمضان . رهبرمعظم انقلاب . سیار . شب .

    :: آرشیو ::

    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
    دوازده معصوم علیهم السلام
    آذر 1387
    دی 1387

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    :: موسیقی ::